خورشید نیمه شعبان

خورشید نیمه شعبان

آخرین وصی پیامبر خدا(ص)، دوازدهمین امام شیعه و چهاردهمین معصوم از خاندان رسالت، حضرت مهدی(ع) در سپیده دم نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود.

با تولد او انتظار تحقق مژده ای که پیامبر خدا(ص) و امامان(ع) از دو قرن پیشتر داده بودند سر آمد و گام او زمین را برکت بخشید.

نام آن حضرت، نام پیامبر(ص) و کنیه او کنیه رسول خداست. (محمد، ابوالقاسم) توصیه شده است که در عصر غیبت، از او به نامش یاد نشود، بلکه با القاب متعددی که دارد، مثل مهدی، منتظر، حجت، صاحب امر، صاحب الزمان، بقیة اللّه ، قائم، خلف صالح و … نام برده شود.

پدرش امام عسگری(ع) و مادرش نرجس است که نام اصلی وی ملیکه، دختر یشوعا فرزند قیصر روم بود. وجود آن امام، مشخصات وی، مژده ظهورش، ویژگی اصحابش و چگونگی حکومتش، در روایات بسیار آمده است و طبق روایات عقیده به او مخصوص به شیعه نیست، بلکه روایات بسیار در کتاب های اهل سنت نیز درباره او نقل شده است.

زمینه های غیبت

از آنجا که حکومت های ستمگر، طبق وعده روایات، زوال قدرت خود را در حکومت این مولود خجسته می دیدند و می دانستند که از نسل امام عسگری(ع) خواهد بود، پیوسته آن حضرت را زیر نظر داشتند، امام یازدهم نیز تولد این فرزند را از مردم کتمان می کرد تا دستگاه خلافت به وجود او پی نبرد.

البته در همان دوران کودکی، برای آنکه شیعیان نسبت به پیشوای خود و امام بعدی بی خبر و حیران نباشند، امام زمان(ع) توسط پدر ارجمندش به برخی اصحاب خالص و مطمئن نشان داده می شد، تا حجت خدا را بشناسند و بعدا دچار گمراهی نشوند.

امام زمان(ع) پنج ساله بود که پدرش امام عسگری(ع) به شهادت رسید. حضرت بر جنازه مطهر پدر نماز خواند و چون مأموران از وجود او با خبر شدند، در تعقیب او به منزل امام هجوم آوردند. ولی حضرت در یکی از سرداب های خانه از چشم ها ناپدید شد و هر چه گشتند، او را نیافتند. بدین گونه رابطه آشکار مردم با حضرت مهدی(ع) قطع شد و دوران غیبت فرارسید.

غیبت صغری و کبری

امام عصر(ع) از آن زمان تا سال 329 هجری، به مدت 69 سال (که دوره غیبت صغری نامیده می شود) از طریق چهار نماینده خاص، با مردم رابطه داشت و نامه ها، نیازهاو سؤال های آنان از طریق این نوّاب خاص به حضرت می رسید و پاسخ آن دریافت می شد، به نامه های آن حضرت «توقیعات» گفته می شد.

نایب های ویژه او که در چهار نسل پیاپی واسطه میان امام و امت بودند، عبارتند از عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سیمُری.

با مرگ چهارمین سفیر خاص امام در سال 329 دوران غیبت کبری آغاز شد که تاکنون ادامه دارد و جانشینان حضرت، فقهای عادل و واجد شرایط در هر زمان اند.

حضرت مهدی(ع) هم اکنون از دیده ها پنهان است و ما در عصر غیبت بسر می بریم و از دیدن جمالش محرومیم.

البته در این دوازده قرنی که از عمر آن حضرت می گذرد، اشخاص متعددی به خاطر صلاحیت و تقوا و عمل صالح، توفیق دیدار او را داشته اند.

شوق دیدار او در همه دل ها وجود دارد و شیعیان، در انتظار پایان دوره غیبت و فرارسیدن «عصر ظهور»ند، تا به یاری او بشتابند. امام عصر(ع) هم اکنون زنده است و از آنچه در جهان و میان مسلمانان می گذرد با خبر است، هر چند دیده نمی شود و کسی از جای او و زمان ظهورش آگاه نیست. دیدار چهره او به سختی میسر است، آن هم برای انسان های صالح و پاک، در صورتی که حضرت مهدی(ع) صلاح بداند.

عصر حضور

عمر طولانی او از معجزات الهی است و تاکنون بیش از یازده قرن از میلاد او می گذرد. وقتی ظهور کند، در چهره و نیروی یک مرد چهل ساله خواهد بود.

در عصر غیبت، جهان از وجود او بهره می برد، آن سان که از خورشید پشت ابر بهره مند می شود. او حجت خدا در عصر غیبت است و هرگز زمین خالی از حجت نخواهد بود.

ظهور او شرایطی دارد که وقتی فراهم باشد و خداوند اذن دهد، آن حضرت در روز جمعه ای در مکه و کنار خانه خدا ظهور می کند و تعداد 313 نفر از یاران خاص او از سراسر جهان به سرعت خود را به او می رسانند و با او بیعت می کنند و قیام جهانی او آغاز می شود.

امام زمان(ع) ذخیره الهی برای گسترش قسط و عدالت در سراسر جهان است. وقتی آن حضرت ظهور کند، امنیت، عدالت، رونق اقتصادی، وفور نعمت های الهی در زمین، صلح و صفا و برادری و مساوات در سطح جهان برقرار خواهد شد.

نصرت الهی پشتیبان اوست و جهان مسخر فرمان او می گردد. به دست او و با یاری پروردگار، «حکومت واحد جهانی» تشکیل می شود و قانون خدا و احکام خدا به نحو کامل در همه جای گیتی اجرا و حاکم خواهد گشت و قدرت های ستم نابود خواهد شد.

عقیده به مهدویت و وجود یک نجات بخش در پایان عمر جهان، نه تنها در اسلام، بلکه در ادیان آسمانی دیگر هم مطرح است و همه فرقه ها به نحوی به یک «موعود» و منجی عقیده دارند و در انتظار یک مصلح جهانی بسر می برند. همین عقیده سبب شده که در طول تاریخ بارها از سوی دروغگویانی ادعای مهدویت یا واسطه بودن بین امام و و مردم اظهار شود و از این راه، فرقه های انحرافی و مسلک های ساختگی پدید آید. فرقه بهائیت و قادیانی گری دو نمونه از این گروههای منحرف است.

برای زمان ظهور حضرت، نشانه هایی در روایات بیان شده که به «علائم ظهور» مشهور است و بروز آن نشانه ها، نشانه نزدیکی عصر ظهور است. فراگیری ظلم و جور در سطح جهان، پیدایش جنگ ها و فتنه ها و آشوب های ویرانگر، ناامنی در همه جا، رواج فساد و گناه در جوامع، گرانی و نابسامانی اوضاع اقتصادی و برخی حادثه های شگفت و بی سابقه از آن جمله است.

حکومت مهدوی

وقتی امام زمان(ع) ظهور کند، از مکه به سوی مدینه، سپس به سوی عراق و کوفه حرکت می کند. عیسای مسیح از آسمان فرود آمده، به او اقتدا می کند و خداوند زمینه های قدرت و حاکمیت او را بر جهان فراهم می آورد و با یاری و نصرت ویژه، امدادش می کند. آن حضرت، دولت کریمه و الهی براساس قسط و عدل تشکیل می دهد.

مرکز حکومتش کوفه خواهد بود. اما سپاه او سراسر جهان را فتح خواهد کرد. در شام و فلسطین و مناطق دیگر، نبردهای خونینی بین یاران او و پیروان طاغوت ها پیش خواهد آمد. سرانجام، پیروزی نهایی از آن اوست.

زمین گنجینه های خود را برای امام آشکار می سازد. امنیت همه جا حاکم می شود، ویرانی ها آباد و ستمگران نابود و مؤمنان عزیز می شوند. آن حضرت چند سال (هفت یا هفتاد سال) حکومت جهانی خواهد داشت، سپس به شهادت می رسد و حکومت عدل او با بازگشت دوباره امامان معصوم ادامه می یابد.

سپس عمر جهان به پایان رسیده، مقدمات قیامت فراهم می گردد. در عصر غیبت، شیعیان وظیفه دارند که با «انتظار فرج»، زمینه ساز حکومت جهانی او شوند و از پیشگاه خدا، آمدن او را طلب کنند.

انتظار فرج که از برترین عبادت ها به شمار آمده، همراه با اصلاح خود و جامعه و مبارزه با ستم و فساد و فراهم ساختن شرایط متناسب با «دولت کریمه» امام زمان(ع) است.

و … منتظر «مصلح»، باید خودش هم «صالح» باشد و در «اصلاح» مفاسد بکوشد.

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *