علی(ع)در آینه قرآن

گنجینه های گرانقدر تمدن و فرهنگ یک کشور در آثار باستانی، نوشتار علمی و پدیده های کهن آن به چشم می خورد. و اندیشمندان فرهنگی جامعه از جمله یادگاران ماندگار یک مرز و بوم و یا آیین به شمار می روند که گاه ارزش یکی از آنان، برتر از تمامی آثار و بناهای تاریخی محسوب می شود. فرهنگنامه ها، دایرة المعارف ها، و یا کتابهای مقدس و آسمانی مردم، آینه ای شفاف در معرفی چنین الگوهای شایسته به دیگران بوده و بیانگر ویژگیهای روحی، ارزشهای معنوی و یا حماسه های کم نظیر و گاه بی نظیر هستند.با نگاهی هرچند اندک به آثار طلایی اقوام گوناگون، چهره های چشمگیری را می یابیم که در صحنه های پر فراز و نشیب علمی، الگویی معرفت آفرین به شمار می رفته اند و یا در عرصه های مبارزه و حماسه، نمونه ای درس آموز بوده اند، و یا در میدان جهاد با نفس و معبرهای دشوار اخلاقی، معلمی پارسا محسوب شده، به گونه ای که در زهد و بی میلی به زینت های فریبای زندگی، شهره شهرهای بسیاری بوده اند. و یا بر کرسی سخنوری، خطیبی فن آور و شهیر دانسته شده اند.

اما در این میان، کمتر کسی را می یابیم که در صراط زندگی، الگویی بی همتا، در عرصه دانایی و بینش، استادی یگانه، بر توسن سخن، شهسواری خوش کلام، در سنگلاخهای مبارزه و جهاد، پیشوایانی اسطوره گونه و فرماندهی تمام عیار، در رهیابی به قله های ترس و معنویت و دست یابی به بلندای رهایی از بندها و اسارت های هواها و هوس ها، پیشگامی پیراسته و رهبری وارسته، در محیط خانواده شوهری سختکوش و پدری دلسوز و در سجاده عبادت، عابدی تسلیم و انسانی سلیم محسوب شود، که گویی در کتاب شخصیت او، هزار صحیفه دلربا دیده می شود که هیچیک با دیگری یکسان نبوده و قابل جمع – از نظر ظاهری – و یا برتری نباشد.

بی گمان عظمت بیکران چنین انسانی، توان رهیابی به ژرفای وجود او را، از همه می رباید و سخنان افراد معمولی و عادی را بیهوده و کم ارزش می نمایاند از اینرو شیفتگان شخصیت او باید وی را در آینه کلام پروردگاری یابند که خود پرورانده اوست، یا در صحیفه ای جویند که انسانهای همسان او نگاشته اند و یا بر ساحل باور و در کنار اندیشه های شیرین چنین شخصی از شخصیت خدا گونه او، قطره هایی در کام عطشناک خود ریزند تا نمی از اقیانوس ارزشها و ویژگیهای وی نصیب خود سازند.

قرآن را که می گشاییم، دهها و حتی صدها آیه روشنگر و الگو بخش می یابیم که نشان از رادمردی جاودانه دارد، والا گوهری که افزون بر مقام عصمت که ارزش بس گرانبهاست فضایل کیمیا گون او در آینه آیات به خوبی بیان شده است و اکنون که چهارده قرن از زمان حیات وی می گذرد، گویی او، انسان امروز جامعه ماست و یکایک ویژگیهای وی، به مثال آفتاب عالمتاب، تمامی افراد را از ظلمت های زندگانی رهایی می بخشد.

علی انسانی هزار بعدی که صدها سال است، نظم و نثر، تفسیر و فقه، کلام و حقوق، ریاضیات و ادبیات و … همه و همه از ریزش عظمت او روزی خوارند.

امام علی بن ابیطالب(ع) است که تنها خدای او یارای بیان صفات او را دارد و یا رسول حق که سفیر خداوندی است توان یادآوری ویژگیهای وزیر و پسر عم خود را داراست.

اینک که در ماه رمضان نسیم روحبخش سخنان خداوندی، رواق وجودمان رابا عطر خود، معنویتی دیگر می بخشد، برخی از آیات قرآن کریم را درباره امیرمؤمنان علی(ع) با نگاه دل می بینیم و سیمای علی را در آینه قرآن نظاره می کنیم.

(1)

«و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد» (1)

بعضی از مردم [با ایمان و فداکار همچون علی(ع) در لیلة المبیت، به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر(ص)] جان خود را در برابر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

مفسر معروف اهل تسنن، ثعلبی می گوید: هنگامی که پیامبر اسلام تصمیم به هجرت از مکه به مدینه گرفت، برای تحویل امانت های مردم و پرداخت پولهای آنان، علی(ع) را بجای خود قرار داد و شب هنگام که به سوی «غار ثور» حرکت نمود و مشرکان اطراف خانه او را محاصره کرده بودند، دستور داد علی(ع) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگی (برد خضرمی) که مخصوص خود پیامبر بود، روی خویش بکشد.

در این هنگام خداوند به «جبرئیل » و «میکائیل » وحی فرستاد که من بین شما برادری ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانی تر قرار دادم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگی دیگری را برخود ترجیح دهد. هیچیک حاضر نشدند. به آنان وحی کرد اکنون، علی(ع) در بستر پیامبر خوابیده است و آماده فدای جان خویش است. به زمین روید و حافظ و نگاهبان او باشید.

هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پائین پای علی نشسته بودند، جبرئیل می گفت:«به به! آفرین بر تو ای علی! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان افتخار می کند».

ناگاه آیه «و من الناس …» نازل شد و در آن صفات علی(ع) بیان گردید. (2)

ابن ابی الحدید معتزلی از اهل سنت که درباره تفسیر این آیه بر این باورست، حماسه علی(ع) در لیلة المبیت – شب خوابیدن به جای رسول الله(ص) – مورد تایید همگان است و غیر از کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز، آن را انکار نمی کنند. (3)

(2)

«و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بری من المشرکین و رسوله فان تبتم فهو خیر لکم و ان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله و بشر الذین کفروا بعذاب الیم.» (4)

و این اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به «عموم » مردم در روز حج اکبر«روز عید قربان » که خداوند و پیامبر او از مشرکان بیزارند، با این حال اگر توبه کنید به نفع شماست و اگر سرپیچی نمایید، بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید «و از قلمرو و قدرتش خارج شوید» و کافران را به مجازات دردناک بشارت ده.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

احمد حنبل – پیشوای معروف اهل سنت – از ابن عباس نقل می کند که پیامبر فلان شخص(خلیفه نخست) را فرستاد و سوره توبه را به او داد – تا به مردم هنگام حج ابلاغ کند – سپس علی(ع) را به دنبال او فرستاد و آن را از وی گرفت و فرمود: ابلاغ این سوره تنها به وسیله کسی باید باشد که او از من است و من ازاویم. (5)

(3)

«ان الذین اجرموا کانوا من الذین آمنوا یضحکون و اذا مروا بهم یتغامزون » (6)

بدکاران «در دنیا» پیوسته به مؤمنان می خندیدند و هنگامی که از کنار آنها می گذشتند، آنان را با اشارات مورد سخریه و استهزا قرار می دادند.

تفسیر آیه در کلام سنت

پاره ای از مفسران اهل سنت در تفسیر این آیه، چنین نوشته اند که:

روزی علی(ع) و جمعی از مؤمنان از کنار جمعی از کفار مکه گذشتند، آنها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنها را استهزا نمودند، این آیات نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان را در قیامت روشن ساخت. (7)

(4)

«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم، فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین » (8)

هرگاه بعد از علم و دانش که «درباره مسیح » به تو رسیده «باز» کسانی بر تو به ستیز برخیزند به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود را دعوت می کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می کنیم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.

مباهله به معنای رها کردن و قید و بند را از چیزی برداشتن یعنی بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت کار او را به دست خدا سپردن.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

انبوه بی شماری از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین(ع) نساءنا را فاطمه و انفسنا را اشاره به علی(ع) دانسته اند. که نشان از چشمگیری مقام علی(ع) در عرصه نفرین نمودن دشمنان و آشکار شدن حق و در کنار رسول خدا و حتی همانند جان او گردیدن، بیان شده است. (9)

(5)

«سال سائل بعذاب واقع، للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج » (10)

تقاضاکننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد! این عذاب مخصوص کافران است و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند. از سوی خداوند ذی المعارج – صاحب فرشتگانی که بر آسمانها صعود می کننده – است.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

علامه امینی نام سی نفر از عالمان اهل سنت را بیان می کند که همگی علت نزول این سه آیه را درخواست عذاب از سوی منکر انتصاب و ولایت علی(ع) بعد از رسول خدا(ص) در صورت حقانیت امامت آن حضرت – دانسته اند. داستان از این قرار بود که:

چون رسول خدا(ص) علی(ع) را در روز غدیر خم به خلافت منصوب نمود و درباره او فرمود: هر که من مولا و ولی او هستم، علی مولا و ولی اوست، چیزی نگذشت که این سخن در تمامی شهرها منتشر شد. نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و گفت: تو ما را دستور دادی، شهادت به یگانگی خدا و رسالت خود از سوی او دادی، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما همه اینها را پذیرفتیم، اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان – اشاره به علی(ع) – را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی:

من کنت مولاه فعلی مولاه

آیا این سخن از ناحیه خودت است یا از سوی خدا؟

پیامبر(ص) فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست، این از ناحیه خدا است.

نعمان روی برگرداند و در حالی که می گفت: خداوندا! گر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگی از آسمان بر ما بباران!

اینجا بود که ناگهان سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع، للکافرین لیس له دافع » نازل شد.

(6)

«اهدنا الصراط المستقیم » (12)

ما را به راه راست هدایت فرما.

تفسیر آیه در کلام صاحب نظران

علامه طباطبایی در المیزان از «فقیه » و «تفسیر عیاشی » نقل نموده که «صراط مستقیم » در این آیه: امیرمؤمنان، علی(ع) است. (13)

در سخن دیگری از امام صادق(ع)، صراط مستقیم، راه به سوی معرفت خدا تفسیر شده که دو صراط است، یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت، صراط در دنیا امام واجب الاطاعه است، کسی که او را شناخته و از وی پیروی کنند و در آخرت صراطی است که پل دوزخ است و کسانی که در دنیا امام واجب الاطاعه را نشاسند، بر این صراط لغزیده و در آتش دوزخ هلاک خواهند شد. (14)

(7)

«الذین ینفقون اموالهم بالیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون » (15)

کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق می کنند، پاداششان نزد پروردگار آنان است و نه ترسی برای آنهاست و نه غمگین می شوند.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن

افزون بر مفسران شیعی، عالمان اهل تسنن نیز در تفاسیر خود نزول این آیه را درباره حضرت علی(ع) دانسته اند، کسانی چون ابن عساکر، طبرانی، ابن حاتم، ابن جریر و امام فخر رازی. (16)

داستانی که شان نزول و علت نازل شدن آیه را در آن بیان کرده اند آن است که: امام امیرالمؤمنین(ع) در حالی که تنها چهار درهم داشت، یک درهم در روز، یک درهم در شب، سومین آن را مخفیانه و درهم آخر را آشکارا در راه خدا انفاق نمود.

اما حکم کلی و معیاری که در تمامی عصرها و نسل ها درس آموزی آن برای دین باوران آن ضروری می نماید، آن است که انفاق کنندگان باید از نظر پنهان یا پیدا بودن عمل خویش، جنبه های اخلاقی و اجتماعی و یا شخصیت انسانهایی را که بدانها کمک می کنند، مراعات نمایند، آنجا که حفظ آبروی افراد لازم است، از انفاق آشکار دوری کنند و زمانی که تعظیم شعائر مذهبی، تشویق دیگران به عمل شایسته و الهی مطرح است، یا هتک احترام مسلمانی نمی شود، در نگاه دیگران کمک کنند. اما در هنگام انفاق و پس از آن از فقر و تنگدستی بیمی نداشته باشند و به وعده های خداوند ایمان داشته، به او توکل کنند تا بدین سان، رضایت خداوند را کسب و آثار اخروی را جلب نمایند، (17) همانند امام متقیان و پیشوای خداجویان علی(ع).

(8)

«لنجعلها لکم تذکرة و تعیها اذن و اعیه » (18)

تا آن – نزول عذاب بر ستمکاران و مستکبران – را وسیله تذکری برای شما قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را نگهداری می کنند.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع

برخی از مفسران شیعی سی حدیث از اهل تسنن و تشیع در نزول این آیه درباره شخصیت حضرت علی(ع) نقل کرده اند که نشانگر عظمت مقام امام(ع) نسبت به دانایی اسرار پیامبر و وراثت تمام علوم رسول خدا است. (19)

حدیث از آنجا آغاز می شود که پیامبر اکرم(ص) – هنگام نزول آیه «و تعیها اذن واعیه »

و گوشهای شنوا آن را نگهداری می کنند. فرمود:

«من از خداوند درخواست کردم گوشهای علی را از این گوشهای شنوا و نگه دارنده حقایق قرار دهد»

به دنبال سخن پیامبر، علی(ع) فرمود:

«من هیچ سخن بعد از آن از رسول خدا نشنیدم که آن را فراموش کنم. تا به همیشه آن را به خاطر داشتم » (20)

(9)

«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا… و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا، انما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاء و لا شکورا» (21)

نیکان از جامی می نوشند که با عطر خوشی آمیخته است… «آنان » غذای – خود را و با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر می دهند – و می گویند – ما شما را برای خدا طعام می دهیم و هیچ پاداش و تشکری از شما نمی خواهیم.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع

34 نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حدیثی در کتابهای خود، این آیات را درباره ایثار امام علی(ع) و خاندان تابناک او دانسته اند (22) و تمامی عالمان شیعی، هیجده آیه مورد بحث را از افتخارات بی نظیر و فضایل بسیار مهم حضرت علی، فاطمه زهرا و فرزندانشان(ع) شمرده اند. (23) ماجرای نزول آیات بدینگونه بود که حسن و حسین(ع) بیمار شدند. پیامبر(ص) با جمعی از یاران به عیادتشان رفتند و به علی(ع) فرمودند:

ای ابوالحسن! خوب بود نذری برای شفای فرزندان خود می کردی.

علی و فاطمه و فضه – خادم آنان – نذر کردند – اگرآندو شفا یابند، سه روز روزه بگیرند(طبق برخی از روایات حسن و حسین(ع) – نیز گفتند ما هم نذر می کنیم روزه بگیریم) چیزی نگذشت که هر دو شفا یافتند، در حالی که از نظر مواد غذایی، دست خالی بودند، علی سه من جو قرض نمود و فاطمه(س) یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت، هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت:

السلام علیکم یا اهل بیت محمد سلام بر شما ای خاندان محمد!

مستمندی از مستمندان مسلمان هستم، غذایی به من دهید، خداوند به شما از غذاهای بهشتی مرحمت کند.

آنان همگی مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم همچنان روزه گرفتند و موقع افطار یتیمی ندای کمک سر داد و باز آنان غذای خود را به او دادند. و در سومین روز روزه، اسیری از غذای آنان طلب نمود و باز آنان با آب افطار نمودند.

صبح فردا علی دست حسن و حسین را گرفته، خدمت رسول الله آمدند و هنگامی که حضرت عزیزان خود را نظاره می نمود، دید از شدت گرسنگی می لرزند! فرمود: این حالی را که در شما می بینم برای من بسیار گران است. سپس برخاست و با آنان به خانه فاطمه وارد شدند، دید دختر عزیزش در محراب عبادت ایستاده است، در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمانش به گودی نشسته است.

اندوه وجود پیامبر(ص) را فرا گرفت و در حالی که غبار غم بر قلب مبارک حضرت نشسته بود، جبرئیل نازل شد و گفت:

«ای محمد! این سوره را بگیر، خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می گوید، سپس سوره هل اتی – و هجده آیه مربوط به ایثار حضرت علی حسن و حسین(ع) را نازل نمود.» (24)

(10)

«اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله والیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لایستوون عند الله، و الله لایهدی القوم الظالمین.» (25)

آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجدالحرام را همانند «عمل » کسی قرار دادید که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است. «این هر دو» هرگز نزد خدا مساوی نیستند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی کند.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن

دانشمندان معروف اهل سنت حاکم «ابوالقاسم حسکانی » از «بریده » نقل می کند که شیبه و عباس هرکدام بر دیگری افتخار می کردند. علی(ع) از کنار آندو می گذشت از افتخار نمودن آندو پرسش نمود. عباس گفت: امتیازی به من داده شده که احدی ندارد و آن مساله آب دادن به حجاج خانه خدا است.

شیبه گفت: من تعمیر کننده مسجد الحرام و کلیددار خانه کعبه هستم. علی(ع) گفت: با اینکه از شما حیا می کنم، باید بگویم که با این سن کم افتخاری دارم که شما ندارید. آندو پرسیدند کدام افتخار؟!

حضرت فرمود: من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر – درود خداوند بر او خاندان وی باد – آوردید.

عباس خشمناک برخاست و دامن کشان نزد رسول الله رفت.(و به عنوان شکایت) گفت: آیا نمی بینی، علی با من چگونه سخن می گوید؟

پیامبر علی(ع) را خواست و از چگونگی ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبرئیل نازل شده و گفت: ای محمد! پروردگار به تو سلام می فرستد و می گوید این آیات را بر آنها بخوان: «اجعلتم سقایة الحاج و …» (26)

امید آنکه نسیمی روح بخش از بوستان معرفت قرآن، نهال وجودمان را رایحه علوی بخشیده باشد و به زودی در کنار تربت پاک آن امام زمزمه کنیم.

ای آفتاب آینه دار جمال تو مشک سیاه مجمره گردان خال تو (27)

1- سوره بقره /207.

2- تفسیر نمونه، آیت الله مکارم و جمعی از نویسندگان، ج 2، ص 46; الغدیر، ج 2، ص 44.

3- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 270; احیاء العلوم، غزالی، ج 3، ص 238; نزهة المجالس، صفوری، ج 2، ص 209; تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی حنفی، ص 21; مسند، احمد حنبل، ج 1، ص 348; تاریخ طبری، ج 2، ص 99 – 101; سیره ابن هشام، ج 2، ص 291; تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 29.

4- توبه /3.

5- مسند احمد حنبل: ج 1، ص 231(طبع مصر); همان، ج 3، ص 212; همان، ج 1، ص 150; خصایص نسائی، ص 28.

6- مطففین /29 و 30.

7- تفسیر فخر رازی، قرطبی، روح المعانی و کشاف، ذیل آیه 29 و 30 از سوره مطففین.

8- آل عمران / 61.

9- صحیح مسلم، ج 7، ص 120; مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 185; تفسیر طبری، ج 3، ص 192; مستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 150; دلائل النبوة، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص 297; روح المعانی، آلوسی، ج 3، ص 167; کشاف، زمخشری، ج 1، ص 193; فصول المهمه ابن صباغ، ص 108; الجامع لاحکام القرآن، علامه قرطبی، ج 3، ص 104.

10- معارج / 1 و3.

11- تفسیر نمونه، ج 25، ص 7.

12- فاتحه / 5.

13- تفسیر المیزان(ترجمه)،ج 1، ص 49; تفسیر البرهان، علامه بحرانی، ج 1، ص 50.

14- همان.

15- بقره / 274.

16- نگاه کنید به تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 290 و 291.

17- تفسیر نمونه، ج 2، ص 267.

18- الحاقه / 12.

19- تفسیر قرطبی، ج 1، ص 6743; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانی، المیزان و تفسیر ابوالفتوح رازی، ذیل آیه 12 سوره معارج.

20- مناقب ابن مغازلی شاخصی، ص 265.

21- انسان / 5 و 8 و9.

22- الغدیر، ج 3، ص 107 تا 111; احقاق الحق، ج 3، ص 157 تا 171.

23- تفسیر نمونه، ج 25، ص 345.

24- تفسیر احسن الحدیث، ج 12، ص 274; الجدید، ج 7، ص 283; حجة التفاسیر، ج 7، ص 139; الکاشف، ج 4، ص 670; کشف الاسرار، ج 10، ص 319.

25- توبه /19.

26- تفسیر طبری، فخررازی و آثار اصحاب النزول واحدی; تفسیر خازن بغدادی; معالم التنزیل بغوی; مناقب ابن مغازلی و جامع الاصول ابن اثیر، برای توضیح بیشتر درباره این حدیث و مشخصات مدارک آن به احقاق الحق مرحوم شوشتری، ج 3، ص 122 تا127 مراجعه کنید(تفسیر نمونه، ج 7، ص 322.)

27- دیوان خواجه حافظ شیرازی، غزل شماره 400.

 

پدید آورنده : احمد لقمانی

 

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *